جهانی شدن اگر چه پدیده قدیمی است ولی امروزه یکی از مهمترین واژه هایی است که در مقابل مفاهیم دیگری نظیر (عصرارتباطات) وارد مباحث تحلیل جهان کنونی شده است.
اکثر کشورهای در حال توسعه هنوز در عهد رسانه های اولیه ارتباط تصویری یعنی عکس ، پوستر و سینما به سر می برند؛ و مشغول تکمیل زیربنای ارتباطی خود هستند. از این جهت تصاویر وشبکه های فناوری نوین آنها چندان پیچیده و آماده استفاده ازبزرگراه های ارتباطی نیست.
این نوع کشورها اگر دربرنامه ریزی و تکمیل شبکه های تصویری خود بصیرت لازم را داشته باشند از هم اکنون می توانند برای آینده برنامه ریزی دقیقی را تدارک ببینند .کشور ما ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه برای ورود به دوران جدید بناچار باید زمینه های ساختاری تصویری و رایانه ای خود را آماده سازد ، منابع انسانی لازم را آموزش دهد و مجهز کند .
طراحی لازم را برای تغییر سیستم انجام دهد و برنامه ریزی جامع و واقع بینانه را فراهم سازد؛ زیرا فاصله بین کشورهای به اصطلاح توسعه یافته ودر حال توسعه نظیر ایران در بزرگراه های اطلاعاتی بسیار زیاد است از این رو مسئولان تصمیم گیرنده می باید در اسرع وقت برای آن چاره اندیشی کنند.
برای اینکه از توسعه ارتباطات تصویری و فن آوری تصویری عقب نمانیم باید از سرمایه گذارهای بخش خصوصی استفاده کنیم . هم اکنون در خاور میانه تحولی در زمینه ارتباطات تصویری در حال وقوع است که لزوم توجه بنیادی مسئولان کشور به سرمایه گزاری فکری و مادی در این بخش را می طلبد.
با توجه به برنامه سوم توسعه به خصوصی سازی ارائه خدمات تصویری اگر این بخش از برنامه محقق نشود ، نباید انتظار داشته باشیم در ارتباطات همگام با تحولات پیش برویم. امروزه بیش از 50 درصد سرمایه گذاری ها در دنیا در زمینه ارتباطات تصویری و فن آوری تصویری انجام شده است ، لذا سرمایه گذاری هرچه بیشتر در این بخش با هدف عقب نماندن از تحولات جهان ضروری است .
بی گمان انقلاب تصویری و گسترش ارتباطات در جوامع مختلف حوزه های گوناگون سیاسی - اقتصادی دو نوع پویش را به ارمغان آورد نخست حرکت در راستای جهانی شدن زبان تصویر و تک قطبی شدن جهان و سلطه فرهنگی است که در مجموع خطری برای هویت تصویری و آسیبی برای فرهنگ جهانی محسوب می شود .
دوم پویش برای ایجاد دادوستد در میان فرهنگ ها مبتنی بر احترام متقابل، تحکیم شخصیت و هویت ملی در میان ملل گوناگون است . برای تامین این هدف لازمست از زبان تصویر تهدید شده حفاظت کرد، زبان تصویر در سطح محلی را توسعه داد. مشارکت های محلی و منطقه ای را همچون پادزهری برای مقابله با فشارهای رسانه های تصویری بزرگ بین المللی رونق بخشید .
استقرار سیاست های فرهنگی ملی که هویت تصویری راتقویت نماید و رسانه ها را مشغول این وظایف سازد که باید موکدا مورد توجه باشند. این سیاست ها باید در حالی که آگاهی از زبان تصویر را از فرهنگ های دیگر را افزایش دهد، در عین حال حاوی خط مشی هایی برای تامین توسعه فرهنگ های ملی باشند ؛ زیرا فرهنگ هر ملت در ارتباط با دیگر فرهنگ هاست که هویت خویش را تعالی می بخشد و واقعیت های موجود نیز آن را تایید می نماید .
با وجود این جهان کنونی بر خلاف انتظار به سوی یک نظام چند قطبی به پیش می رود ، زیرا پویش های محلی از نیاز مردم به فرهنگ های بومی ، عادت و هنجار های قومی آنها سرچشمه گرفته و پدیده ای جداناپذیر از زندگی آنها است .
این امر، باعث از میان بردن انزوای افراد می شود و احساس مشترک و همدردی با جامعه را در آنها احیاء می کند که در نهایت به ایجاد همبستگی میان افراد به صورت یک ملت ویاری کردن به آنها به منظور تعیین هویت ملی و فردی خویش می انجامد.
با استفاده از زبان تصویر در رسانه های جمعی نوین و تلفیق آنها با روشهای رسانه های جمعی سنتی، بویژه در کشورهای در حال توسعه ، می توان امید فراوانی به حصول این هدفها در زمان مناسب داشت.
در شرایط کنونی لازم است متولیان فرهنگی کشور با توجه به تحولات دنیای هنر و فرهنگ توجه بیشتری به این مقوله داشته باشند و برای نیل به اهداف و قله های فرهنگی باید ظرفیت های جوان و پویای این عرصه مورد توجه بیشتری قرار گیرند تا فرایند پیشرفت و تعالی در عرصه جهانی شدن هنر روند سریعتری به خود گیرد که اگر این موضوع مورد توجه واقع شود شاهد اعتلای بیش از پیش فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی در دنیای مدرن خواهیم بود.